پريساپريسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
پدرامپدرام، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

پريسا و پدرام سلیمانی

باز اومدیم بعد از یه مدت نسبتا طولانی

25 ماهگي

1392/8/4 20:21
نویسنده : مامان نجمه
471 بازدید
اشتراک گذاری

پريسا در حال حاضر 2 سال و يكماه و 5 روز سن داره و من كه چند روزيست درگيرم و سرم شلوغه نرسيدم كه بيام و بالاي وبلاگ پريسا رو ببينم كه از 25 ماهگي هم گذشت. از يكطرف مامان جونم مريضه و گوشش شديد عفونت كرده و بيشتر خونه اوناييم چون اصلا نميتونن راه برن و سرگيجه دارن و از طرف ديگه كاموا گرفتم كه واسه پريسا كلاه و ژاكت ببافم و وقتمو مي گيره و باباي پريسا هم سفارش دادن كه واسه ايشون هم ژاكت ببافم كه بايد برم كاموا بخرم براي ايشون هم ببافم و حالا حالا ها درگير خواهم بود.

به پريسا مي گم من كيم ميگه زن عمو چون فاطمه دختر عموش كه مياد خونمون به من مي گه زن عمو. ميگم من زن عموي فاطمه ام ميگه نه . از بس براش تكرار كردم حالا خودش ميگه بمن زن عمو و بعد ميگه تو زن عموي فاطمه ايييييي؟

تازگيا اسم مادر رو هم ياد گرفته امروز كه تلفن زنگ زد گفت : كي بود؟ ميگم: مادر . ميگه: صديخه بود؟ هان؟

تازگيا خيلي ميرقصه و با هر آهنگي شروع به رقص مي كنه. شعري كه در اين موقع ميخونه: پريسا ميخواد برخصه/ از مامانش ميترسه/بلن بره بپرسه / بعدش مياد ميرقصه (بلن در لهجه كرماني= بزاريد )

تازگيا مالكيت همه چيز رو در اختيار مي گيره و به هيشكي نميده و ميگه :مال منه (قبلنا هم بود اما الان شديدتر شده)

تازگيا براي خودش شعرهايي رو كه حفظه ميخونه بدون اينكه بهش بگم بخون ميخونه

تازگيا برنامه كودك رو با دقت بيشتري مي بينه حتي آرم شبكه پويا رو هم ميدونه .ظهرها كه شبكه پويا هم قران و اذان ميزاره ميگه پويا بيار و وقتي ميبينه برنامه اي نداره مي فهمه كه من آوردم اما برنامه نداره و هيچ اعتراضي نمي كنه.

تازگيا نقاشي جزئ لاينفك برنامه روزانش شده و بايد حتما نقاشي بكشه و سراغ كاغذ و خودكار و مداد رو هر چند دقيقه يه بار مي گيره و هر جا كه بريم حتما بايد تو كيفش يك مداد و دفتر بزارم.

اينم از تازگياي پريسا خانوم در ابتداي 25 ماهگي

25 ماهگيت مبارك دلبندمقلبماچبغل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

شهره
4 آبان 92 21:29
احسنت به مامان هنرمند پریسا خانم، بوس برا پریسا جون شیطون و باهوش


سلام عزيزم كجايي يه مدت نبودي؟
زهره(مامان فاطمه)
5 آبان 92 2:13
مبارک باشه 25 ماهگیت عزیز خاله


مرسي خاله
مامان سهند و سپهر
5 آبان 92 8:44
سلام
اي جاااان
چه بامزه شده

25 ماهگيت مبارك شيرين زبون وروجك. ايشالا سالم و خندون باشه هميشه


مرسي خاله
مامان ترنم
5 آبان 92 11:23
آفرين به اين مامان هنرمند با اين همه مشغله.
مامان ترنم
5 آبان 92 11:24
شعر رقصش خييييليييي با نمك بود.
مامان آروین ( مهناز )
5 آبان 92 12:38
سلام گلم 25 ماهگیت مبارک باشه
راستی نجمه جان حال مامان چطوره رفت دکتر ؟


مهناز مامان ترلان کوچولو
6 آبان 92 16:45
25 ماهگیت مبارک نقاش کوچولوی خاله


مرسي خاله
توت فرنگی(مامان علیرضا)
6 آبان 92 17:23
سلام پربسا جان عزیزم 25 ماهگیت مبارک باشه قربون شعر خوندت بشم الهی عزیزم انشالله حال مامان بزرگ هم خوب بشه و مامان هم برات لباسای خوشگل مشگل ببافه 25 ماهگیت مبارک عزیزکم
منصوره مامان زهره
7 آبان 92 15:53
25 ماهگیت مبارک عزیزم!
مامانِ عسل
8 آبان 92 10:34
25 ماهگی گل دخترت و مادر شدنت مبارک باشه.
آفرین خانوم هنرمند. من حتی یه شال هم بلد نیستم ببافم


نه بابا من هنرمند نيستم فقط دوست دارم ببافم
مامانِ عسل
8 آبان 92 10:44
خصوصی
شهره
10 آبان 92 12:51
سلام خانم مهندس با سلیقه، مامان دلسوز و هنرمند
چرا خانمی هر از چند گاهی میام سایتت منتها آزمون جامع دارم یه مقدار سرم شلوغه و سر شار از استرسم
بوووووووووووس


مرسي از تعريفات
ايشالا به خوبي و راحتي آزمون جامع رو بدي . راستي دكترا خوبه؟ به نظرت من بشينم بخونم البته من فقط ميخوام شهر خودمون قبول شم و جاي ديگه اي حاضر نيستم برم. الان به نظرت براي دكترا كار هست؟تو تو سايت جذب ثبت نام كردي و بهت زنگ زدن كه بري مصاحبه؟
شهره
10 آبان 92 21:37
سلام عزیزم به نظرم بخونی بهتره، آره من بهمن پارسال بو علی همدان دعوت به مصاحبه شدم ولی نرفتم، چون منم مثل خودت نمیخام شهر دیگهای برم
زهرا،عمه ی سروش
19 آبان 92 22:03
الهی خاله قربون شعر خوندن و رقصیدنت بره عزیزم، 25 ماهگیت مبارک. انشالا 150 سالگیتو جشن بگیری عزیزم.
مامان نجمه
پاسخ
خدا نكنه خاله جون . ممنون خاله