پريساپريسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه سن داره
پدرامپدرام، تا این لحظه: 4 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

پريسا و پدرام سلیمانی

باز اومدیم بعد از یه مدت نسبتا طولانی

درد دل خدا

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب میدانم تو دعوت کن مرا با خود به اشکی، یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم طلب کن خالق خود را، بجو ما را تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی عالمی دارد   ادامه مطلب             منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست م...
7 تير 1392

لالا لالا پريسا لالا

پريسا وقتي خوابش مياد: پريسا لالا ، پاتته(فاطمه دختر عمو) لالا، عاد(عادل)لالا، بابا جون لالا، دايي لالا، گنجشك لالا، مهتاب لالا، خووشيد لالا، عمو مسن لالا، خالي (خاله) لالا، آقا ايسان لالا، .......                               هيسسسس دختر كتاب خونه من خوابيده ادامه مطلب عكسهاي خواب پريسا از  چند روزگيش تا الان   آااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااي چقدر خوابم مياد ( 1 سال و 2 ماهگي)    خواب 1 سال و نه ماهگي      باور كنيد تو خونمون بالش فراوونه ولي...(1 سال...
5 تير 1392

اگر ... بودم

در ابتدا، تشكر از مامان فاطمه جون كه منو به اين پرسشنامه دعوت كردند.     اگر ماهی از سال بودم: مرداد ماه تولد خودم اگر روزی از هفته بودم: شنبه روز آغاز  اگر یه عدد بودم: 20 چون كارش بيسته ا گر نوشیدنی بودم: آب پرتقال  اگر ثواب بودم: ثواب نيت خوب اگر درخت بودم: سپيدار با برگهاي ابلقش كه با  وزش باد خيلي زيبا ست اگر میوه بودم: هلو اگر گل بودم: نرگس اگر آب وهوا بودم: خنك  اگررنگ بودم: آبي فيروزه اي و زرد اگر پرنده بودم: بلبل اگرصدا بودم: صدای طبيعت ا گرفعل بودم: مي توانم ...
3 تير 1392

آغاز 21 ماهگي

 پريساي مامان از امروز 20 ماهش تموم مي شه و پا توي 21 ماهگي يا همون اسال و نه ماهگي ميذاره واي كه چقدر ايام زود مي گذره. قربونت برم دخترم  چقدر بزرگ شدی شعرهايي كه پریسا تازه كلمات آخرشونو ميگه: عروسك قشنگ من قرمز        پوشيده                            با شير آّب              بازي نكن تو رختخوابه آبي مخمل           خوابيده                             نگا تو مثل    ...
30 خرداد 1392

پريسا و علاقه هاش(در يكسال و هشت ماهگي)

پريسا عاشق نانسي و لاكي و خرگوشيه .بچه تر كه بود همشون مي بايست رو زمين بنشينن و پريسا رو پاشون بنشينه و اگر اونها شل مي شدند و وامي رفتن ناراحت مي شد و مي گفت نشست يعني مثه بچه آدم بشينيد كه من رو پاتون بشينم كه خدا رو شكر اين عادت از سرش رفت چون واقعا اعصابش خرد ميشد.     اگه يه لحظه ازش غافل بشم ميره رو ميزه آشپزخونه و از اونجا روي سنگ اپن آشپزخونه كه واقعا خطرناكه اون عاشق بالا رفتن از هر جاييه.   عشقه هندونه   ليوان به ليوان كردنه مايعات رو دوست داره   از بين برنامه هاي كودك عمو پورنگ، فيتيله، جمعه به جمعه، پت و مت و اون مارمولكه كه نمي دونم اسمش چيه رو خيلي دوست داره ...
28 خرداد 1392