پريسا و علاقه هاش(در يكسال و هشت ماهگي)
پريسا عاشق نانسي و لاكي و خرگوشيه .بچه تر كه بود همشون مي بايست رو زمين بنشينن و پريسا رو پاشون بنشينه و اگر اونها شل مي شدند و وامي رفتن ناراحت مي شد و مي گفت نشست يعني مثه بچه آدم بشينيد كه من رو پاتون بشينم كه خدا رو شكر اين عادت از سرش رفت چون واقعا اعصابش خرد ميشد.
اگه يه لحظه ازش غافل بشم ميره رو ميزه آشپزخونه و از اونجا روي سنگ اپن آشپزخونه كه واقعا خطرناكهاون عاشق بالا رفتن از هر جاييه.
عشقه هندونه
ليوان به ليوان كردنه مايعات رو دوست داره
از بين برنامه هاي كودك عمو پورنگ، فيتيله، جمعه به جمعه، پت و مت و اون مارمولكه كه نمي دونم اسمش چيه رو خيلي دوست داره
عاشق رشته مهندسي كامپيوتر گرايش سخت افزاره
از بين اسباب بازياش اينها رو دوست داره
گوشي تلفنشو دم دهنش مي گيره و يكسري صحبتهاي نا مفهوم مي كنه
لخت كردن عروسكهايي كه لباساشون قابليت در اومدن رو داره
ظروف آشپزخونه بخصوص باز و بسته كردن در قابلمها
حيوانات جنگل رو مي شناسه و صداشونو هم ميدونه
خرسي رو خيلي دوست داره و دوست داره تو بغلش بشينه
اين ارگ رو هم دوست داره چون صداي حيوونا رو در مياره
در آخر عروسك مامان پريسا رو ميزارم كه از بس مي ترسيدم خراب بشه باهاش بازي نمي كردم
فكر كنم كلاس دوم يا سوم بودم كه بابام برام خريد