سرماخوردگي

1392/7/16 14:26

نویسنده : مامان نجمه

499 بازدید

اشتراک گذاری

چند روز بعد از فوت مادربزرگم همش خونه مامانم بودم و درگير مراسمات ختم و... خودم سرماخوردم و پريسا هم سرما خورده و حال نداره تازه ديشب خونه خودمون اومديم و يه چهار پنج شبي خونه مامان جون مي خوابيديم. اينم دو تا عكس از پريساي مامان كه حالش خوب نيست و بهونه گير شده

خاطرات سال سوم

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

(زهره)مامان فاطمه
16 مهر 92 15:34

امااااااان از مریضی بچه ها

ایشااله که هرچه زودتر خوب بشه مامانی پرتقال ولیموشیرین بخورید زوووووووود خوب بشید

چشم حتما گلم

رضوان مامان رادین
16 مهر 92 19:16

عسل خاله چرا اوووف شدی؟؟زودی خوب شو...سرحال شووو شیطونی کن باشه

مامان امیر مهدی (سوده)
16 مهر 92 19:40

کاش میشد همیشه کودک بود زندگی شادی و عروسک بود ____________________________ کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم لا اقل یک روز کودک می‌شدیم...روزت مبارک نفس خاله

مامان ترنم
16 مهر 92 22:26

ان شاا... که بلا به دور باشه عزیزم. مواظب خودتون باشید.

عمه ی سروش
16 مهر 92 22:39

الهی خاله فدات شه،چرا مریض شدی

ایشالا زود خوب بشی عزیزم،راستی روزت مبارک.امیدوارم همیشه شاد و پیروز و موفق باشی

نی نی دانلود(مامان علیرضا)
17 مهر 92 1:37

ای جانم تو دیگه چرا مریض شدی نه من طاقت ندارم عروسمو پسرمو مریض ببینم

خاله علیرضا هم مریضه تب داره 3 تا دندون داره در میاره یکم هم گلوش درد می کنه دعا می کنم هر دوتون خوب شین

رزیتا مادر آرمیتا
18 مهر 92 20:54

خدا نکنه دوست خوبم و نی نی کوچولوی نازش هیچ وقت مریض شن . عزیزم ایشالا که بلا ازتون دور باشه . بـــــــــــــــوس

بــــــــــــــــوس

نی نی دانلود(مامان علیرضا)
19 مهر 92 16:06

ای جانم مریض نبینمت
بهتر شدی عزیزم
دلم برات تنگ شده بود امد نگات کردم و رفتم
دوستت دارم یه دنیا

بـــــــوس

پريسا و پدرام سلیمانی

سرماخوردگي

نظرات (8)

مطلب بعدی

مطلب قبلی