پريساپريسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره
پدرامپدرام، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

پريسا و پدرام سلیمانی

باز اومدیم بعد از یه مدت نسبتا طولانی

وقتي مادر ميشي...

1392/8/12 11:48
نویسنده : مامان نجمه
657 بازدید
اشتراک گذاری

 

اين مطلب رو از وبلاگ آيدا جون كه ايشون هم از وبلاگ ترنم جون ديده بودن  برداشتم كه به نظر من هم زيبا اومد

وقتی مادر میشی فارغ از همه کارهای دنیا یه آدم دیگه میشی… ميشي فرشته نجات! فرشته نگهبان!
خیلی راحت بی خوابی رو تحمل میکنی و کوچولوی نازنینت رو راه میبری تا دل درد یادش بره و خوابش ببره و همون طور تو بغلت نگه میداری تا مبادا بیدار بشه، شبي 3 الي 4 بار بيدار مي شي تا مبادا پتو از روي نازدونه ات كنار رفته باشه  

 اگه بچت عطسه يا سرفه کنه دنیا رو سرت خراب میشه و آرزو مي كني اي كاش خودت عطسه و سرفه مي كردي، صد بار دست و پاش را چك مي كني كه مبادا تب داشته باشه، تلخ ترین اتفاق دنیا ميشه بیماری کودکت؛ اونقدر که به خاطر چند ثانیه بند اومدن نفسش ساعتها گریه کنی و نتونی جلوی سرازیر شدن اشکهات رو بگیری

 وقتی مادر میشی بوسه هات ميشه معجزه تا اعضاي بدن كودكت كه اوف شده را شفا دهد و لالايي ات ميشه آرامبخش ترين آواز دنيا

 وقتی مادر میشی صبر جزء لاینفک وجودت میشه اونقدر که برای غذا دادن به كودكت ساعتها وقت میذاری کلی بالا و پایین میپری تا بتونی وقتی داره میخنده فقط چندتا قاشق کوچولو غذا تو دهنش بریزی

 وقتی مادر میشی دیگه بوی بد مدفوع و ادرار برات زننده نیست… نگران اینی که مبادا پای بچم بسوزه…

وقتی مادر میشی دیگه نمیتونی به اراده خودت آب بخوری، چرت بعد از ظهر بزنی، مسافرت بری، حتی مریضی هم دیگه معنی نداره، ديگه نمي توني مال خودت باشي، همين كه مياي بشيني دوباره بايد ريخت و پاش مدادرنگي، كتابها و عروسكهايش را دنبالش جمع كني؛ تو مادری ، فدا شدی، معنی کامل واژه ایثاری، تو عاشقی… بی مزد ومنت!

 
وقتی کسی حتی عزیزترین کست به بچه ات کوچکترین غرولندی کنه دلگیر میشی و غصه دار… آخه اون که نمیدونه  چه رابطه قلبي با هم داريد.

  وقتی مادر میشی یاد میگیری واسه خاطر بچه ات غرورت رو زیر پا بذاری و تو دعواهات با همسرت کوتاه بیای… یاد میگیری سکوت کنی… به دروغ بخندی و بگی همه چیز رو به راهه…

 
وقتی مادر میشی دنیات عجیب و غریب  میشه ...ميشي عاشق بي باك حتي از سوسك هم نمي ترسي، در عمل انجام شده قرار مي گيري؛ حيوانات را در آغوش مي گيري، رنگ، صدا، غذاي آنها را به كودكت آموزش مي دهي.اسب ميشي تا پشتت سوار شه، حتي موقع نماز خواندن هم سواري دادن ادامه داره، دنیات میشه خاله بازی با دخترت، دكتر مي شي، مربي مهد مي شي، معلم مي شي، حيوون ميشي و صدها ادا و اصول بايد در بياري تا كوچولوت هميشه خندون باشه،  دنیات میشه رنگها، نقاشي ها، جديدترين اسباب بازي ها، دنيات ميشه دنيايي دور از غيبت... دنیات میشه کودکت، تغذيه اش، آموزشش، تربيتش، با کودکت چهار دست وپا میری، افتادن را تجربه مي كني، با او درد دندان در آوردن را تقسيم مي كني، با کودک اَده بده میکنی، رشد میکنی، بزرگ میشی، آن قدر بزرگ که همه میفهن مادری ... یهویی کوه استواري میشی و اون مي خواد ازت بره بالا؛ توانت میشه ۱۰۰ برابر.

  وقتی مادر میشی قدر مادرتو بیشتر میدونی و با اشتیاق بیشتری دستش رو میبوسی.

       

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامان آروین (مهناز)
12 آبان 92 12:38
خیلی خیلی زیبا بود اشکم در اومد
رزیتا مادر آرمیتا
12 آبان 92 22:49
نجمه جونم سلام
عزیزم خیلی ببخشید از اینکه دیر بهتون سر میزنم . یک کوچولویی بی حال و حوصله ام و خیلی پای نت نمیشینم . دوستون دارم .
باز هم ببخشید


سلامتيت مهمتره واسه من دوست خوبم
مامان محمدصدرا
13 آبان 92 2:00
بسیار زیبا. واقعا یه مادر رو توصیف کردین.
خوشحال می شم به وب ما هم سر بزنی
http://mos.niniweblog.com


حتما ميام عزيزم
مامان ترنم
13 آبان 92 8:23
بسسسسسسسسيار زيبا بود.
مامان آروین (مهناز)
13 آبان 92 10:54
منم رمز


چه رمزي ؟؟؟؟
رضوان مامان رادین
13 آبان 92 11:30
واقعا زیبا بود...خدا همه مامانها را برای بچه هاشون و بچه ها را برای ماماناشون نگه داره ان شاا...


انشالله
(زهره)مامان فاطمه
13 آبان 92 13:37
وای خدایا خیلی زیبا بود اینو توی خیلی از وبلاگها دیدم بسیار بسیار زیباست
توت فرنگی(مامان علیرضا)
13 آبان 92 18:39
مادر مهربون و مادر خانم علیرضا سلام عزیزم خیلی قشنگ بود واقعا زیبا بود دستت درد نکنه عالی بود ار دست علیرضا این روزها وقتی بیداره نمیزاره بیام پست سیستم انگاهر فهمیده اینجا دوست دارم حسودی می کنه پریسای من چطوره خوبه ببوسش دلم براتون تنگ شده خیلی دوستتون دارم برام خیلی عزیزی
مامان مانلی
14 آبان 92 13:18
راستی عزیزم اونی که رو پیشونب مانلی نوشتن فامیلی من هست
مامان سهند و سپهر
15 آبان 92 11:49



مامان پریسا
17 آبان 92 10:42
هر چی از مادر بگیم باز هم کم گفتیم.
مامان پریسا
17 آبان 92 10:43
عزیزم واسه ی تولد دعوت هستید بفرمایید.
(زهره)مامان فاطمه
18 آبان 92 10:34
عزیزم با یه عالمه پست جدید اپم خصوصیتو چک کن
توت فرنگی(مامان علیرضا)
18 آبان 92 22:26
سلام عزیز دلم ممنون سر زدی حتما می بینمش سایتی که تو معرفی کنی بایدم عالی باشه قربانت برم خیلی دوستت دارم یه دنیا
مامانِ عسل
27 آبان 92 11:37
واقعاَ همينجوريه دنیای زیبایی که فقط با تجربه میفهمیم که چقدر شیرینه و چه نعمتیه