پريساپريسا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره
پدرامپدرام، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

پريسا و پدرام سلیمانی

باز اومدیم بعد از یه مدت نسبتا طولانی

سفر به سیرچ

1399/6/14 1:50
نویسنده : مامان نجمه
395 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان

من پریسا هستم. میخام براتون یه خاطره دیگه امو تعریف کنم که خاطره قشنگیه و دوست دارم شما هم بشنوید. یه روز من با بابابزرگم و مامان بزرگم و داییم و خالم اینا رفته بودیم سیرچ. شب خوابیدیم. شب که شد پرهام همش می گفت من واکسن کلاس اول زدم به دستم فشار نیارین به خاطر همین مامانش همش بهش می گفت برو اینو اونو بیار می گفت برو خودت بیار من واکسن زدم صبح روز بعد داشتیم میرفتیم یه جای دنج کنار رودخونه  بشینیم بعد تو راه که داشتیم میرفتیم من سوار ماشین خاله اینا شدم پیش پرهام و با توپ بازی کردیم اونم تو ماشین😁بعد رسیدیم کنار رودخونه اونجا زیرانداز انداختیم من و پرهام و پویا رفتیم تو رودخونه. خیلی آبش سرد بود🤩 من و پرهام از خوشحالی ترکیدیم. پرهام اونقدر سردش میشد که نمی تونست پاشو تو آب بزاره. ما اونجا یه بازی که پرهام آورده بود بازی کردیم اسمش جفت و جور بود بازیش سرعت عمل نیاز داشت من تونستم چند بار ببرم اما پرهام این بازی رو دوست نداشت می گفت بریم پاسور بازی کنیم چون می گفت تو اون بازی قانون نیست. با اصرار پرهام ما رفتیم پاسوربازی. بعد از نهار من و پرهام کنار رودخونه با گل چیزایی رو درست کردیم مثلا آدم برفی گلی اما ما بجای برف از گل استفاده کردیم و اسمش رو گذاشتیم آدم گلی. خلاصه اونجا خیلی بهمون خوش گذاشت. چند تا از عکس‌های اونجا رو می گذارم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)