گفتگوي دو نفره
پريسا: مامان عدس پولو مخام
من: عدس پلو نداريم . گرسنته؟
پريسا: هام . برمج مخام
من: برنج نداريم.
پريسا: غذا مخام هندونه مخام
من. پلو و مرغ داريم . ميخواي؟
پريسا: هام برمج و مرغ مخام
من: ( بخاطر پلو و برنج)
بعد از اينكه خورده و سير شده ميگه دوباره مخام و من دوباره براش آوردم و همش رو ريخت تو ليوان آبش
من: چرا اينكار رو كردي دوستت ندارم باهات قهرم(البته ميدونم كه نبايد اين حرفو بزنم)
پريسا: مامان سلـــــــام، مامان بوس، سلــــــــــــام مامان دوست دالم
من: منم دوست دارم
قربون دختر نازم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی